شعر ۶۲
آتش عشقش وجودم سوخته
چون زلیخا تار و پود افروخته

خانمانم را به آتش دوخته
آبرویم را به کویش ریخته

کوس رسوایی به برزن تاخته
سینه ام را دم به دم او سوخته

تا که بر گوید که او لیلاسته
عاشقی مجنون صفت میخواسته

4 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *