شعر ۱۰۸
رخ زیبای تو باشد که به وجد آوردم
ورنه ما را به کجا آن رخ زیبات کجا

شورو شیدایی تو آب حیاتم دادست
ور نه ما را بکجا آب حیاتم به کجا

همه جا وصف جمال تو به بازار کنند
و رنه مارا بکجا وصف جمال تو کجا

صوفیان بردرخانقاه به سماع برخیزند
ورنه ما را به کجا صوفی فرزانه کجا

در مسجد به بستیم به میخانه شدیم
ورنه ما را بکجا مسجد و میخانه کجا

آنکه گفته است اناالحق به سردار شدست
ورنه ما را به کجا آن سخن حق به کجا

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *