شعر۱۱۸۲ چه خراب گشتم امشب ز می مانده در جام غمِ عالمی فتاده به دلم ، نگوی ، از جام چو تو بُرقع بر گرفتی همه آه بر کشیدند که چنین جمال که دیده شب تارآنهم از جام تو بگوی ساقی امشب ز کجا باده دادی می لعل نازنینی به …
شعر ((روز عشق بر عاشقان مبارک)) روز عشق و عاشقی بوی محبت میدهد چون نسیم صبحگاهی جان به دلبر میدهد نَکهتی از سوی تو آید مرا جان میدهد عشق و سودای تو جانان بوی عنبر میدهد گیسوانت بوی ریحان از گلستان میدهد طعم لبهایت نمی دانم چه بر لب میدهد
شعر مسجد و میخانه را بنهاده راه دل شدیم کعبه و بتخانه را هشته پی دلبر شدیم از طواف سنگ و گِل رسته ره آن دل شدیم تا بیابیم اصل خود بر مکتب دلبر شدیم
شعر عشق یعنی شور و شیدائی کنی دل به دلداران و سودایی کنی عشق یعنی در هوای عاشقی جان خود را دررهش قربان کنی عشق یعنی دردمعشوق وا کنی در کنارش دلبری بر پاکنی عشق یعنی دل سپردن برحبیب طالب او باشی و غوغا کنی عشق یعنی باجنون سازش کنی …
شعر۱۱۸۷ رفتنِ کوی خرابات کارِ هر دلدار نیست با سبوی می رهِ جانان دویدن کار نیست آنچه تقدیر از ازل آورده است اِنکار نیست در طریقت منزل و ماوا به جز اجرا نیست در پسِ پرده چه دانی و در آن دیدار نیست آنچه میفهمی از آن جز پرده ی …
شعر۹۴ آن شرابی که ز خُمخانه ی دلدار آمد شربتی بود که بر دیده ی بیمار آمد چشم بیمار و شرابی و خمار آلوده چون غزالی که رمیدست برِ دام آمد دفتر عشق گشودیم که تفال بزنیم ساقی سیم تنِ مست به بازار آمد شوراز صومعه برخاست که دلداری چند …
شعر۱۱۵۱ سیه چشمان شیرازی دل و دینم فنا کردست فغان از نرگس مستش ببین با ما چه ها کردست اگر فرخ رخ زیباست به عالم فتنه ها کردست نگار سیم ساق ما چه دل ها مبتلا کردست سر کویش فغان باشد هزاران جان فدا باشد به بین پیر خراباتی چه …
شعر۱۱۶۰ ما که رندیم و خراباتی و آواره و مست بهتر از زاهد و آن شیخ سجاده به دست باده نوشیم و ریائی نه کنیم انجمنی خسته جانیم و قدح پر شده از باده مست دل به دلدار سپرده پی جانانه شویم به در میکده امشب نشستیم چه مست دررهش …
شعر۱۱۷۶ نقش و نگار روی تو دل بردنم آئین تو خَلقی غلام موی تو آواره اند در کوی تو بر حلقه حلقه موی تو دل میدهند جادوی تو مجنون وافسون گشته اندبرهرخم گیسوی تو هر شب آیند کوی تو بیچاره اند بر روی تو بر این امید کز بوی تو …
شعر در بزم شیدائی کنم در رزم جانبازی کنم در عشق رسوایی کنم با عاشقان سودا کنم آیم به جمع صوفیان یاهو یاهو سر کنم با ساقی مجلس شبی پیمانه ها را پر کنم بر چنگ و عود عاشقان شوری دگر بر پا کنم در مجلس یاران شوم در رقص …